کوثر جونکوثر جون، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

نورچشمم، ثمره زندگیم

زحمات عمو جونات برای تولدت

1390/6/23 0:42
نویسنده : مامان جون
686 بازدید
اشتراک گذاری

کوثر عزیزم دلم می خواد وقتی بزرگ تر شدی بدونی که برای همه ما عزیز بودی و هستی و همه اونقدر دوستت دارن که نمی دونم چطور خدا رو بخاطر این همه نعمت شکر کنم.

عمو جونات و تنها عمه جونت حسابی خجالتمون دادن ...

عمه جون عطیه ت : که یک نقاشی قشنگ برات کشیده بود و توی کارت تبریک برات نوشته بود: "ستاره گلم کوثر عزیزم دومین سالگرد تولدت را تبریک میگویم . دوستت دارم . از طرف عمه ات عطیه".

می بینی چقدر دوستت داره ف تازه یک عروسک خوشگم برات خریده بود که خیلی ناز و ملوسه

عمو جون مجیدت: که خیلی مهربونه و مدام برای تو هدیه های جور وا جور می خره و همیشه نازت رو می خره و کلی لوست می کنه ، برای همینه که همیشه تو رو به زور با گریه از عمو جون مجیدت جدا می کنیم. برای تولدت هم عروسک خوشگلی خریده بود و توی کارت تبریکش هم نوشته بود:" به نام مهربونترین عالم، کوثر خانم دومین سال شکفتن غنچه ی وجودت مبارک"

عمو جون هانی ت: نتونسته بود بیاد و جاش خالی بود.

عمو جون محمدت:دلم می خواست عمو جونت وقتی تو هدیه اش رو باز می کردی اونجا بود و ذوق و شادی تو رو از هدیه قشنگش می دید، دیشب تو حسابی پشت سر عمو محمدت گریه کردی .

عمو جون هادی و خانمشون : یک پرنده عروسکی برات گرفتن که خیلی ازش خوشت اومده و یکی از سرگرمی های این روزات این شده که مدام دنبال یک شیشه می گردی تا آویزونش کنی. خانم عموت خیلی مهربونه و مثل خاله هات همیشه به تو محبت خاصی داره .

مامان جون : یک پیراهن خیلی قشنگ برات خریده بود ، با یک پتوی ناز کودک که حسابی ما رو ذوق زده کرد، آخه ما قرار بود برات تخت بخریم و مامان جون مثل همیشه بهترین هدیه و مورد نیاز ترین رو برات خریده بود. توی کارت تبریکش هم نوشته بود: :"دختر خوب و نازم ، دومین سال تولدت مبارک.از خداوند می خواهم که شما کوچولوی نازم رو به ما ببخشد و همیشه خوب و سلامت و شاداب و سرحال باشی. از طرف مادربزرگت ". می بینی کوثر جان مادر بزرگ خیلی مهربون و مومنی داری، همیشه آرزو می کنم بزرگ شدی مادربزرگت الگوی زندگیت باشه . خدا برامون حفظش کنه.

بابایی: هدیه اش سخاوتمندانه بود و توی کارت تبریکش هم مثل همیشه یک جمله قصار و قشنگ نوشته بود که می شه بزرگ نوشت و قاب گرفت به دیوار زد . نوشته بودند" نوه خوشگلم ، خانم خانوما، دوسالگی ات مبارک ،نگاه های معصومانه تو عبرتی است برای ما آدم بزرگ ها :که لحظه های زندگی ، فقط یک بار و تکرار نخواهد شد!"

دست همشون درد نکنه که حسابی شرمندمون کردن ، همین که اومدن افتخاری برامون بود و منتی روی سرمون. خدا عمو جونات و مامان جونت و بابایی ات رو برامون حفظ کنه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)