کوثر جونکوثر جون، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

نورچشمم، ثمره زندگیم

آدرس گنج

1390/7/10 2:00
نویسنده : مامان جون
1,256 بازدید
اشتراک گذاری

کوثر عزیزم

نازنینم دیشب یاد سرمایه های زندگی خودم و باباجونت افتادم . یاد ثروتی که دلم می خواد برای تو به ارث بگذارم! دخترم الان شاید خیلی ها با خودشون بگن اینا که ثروتی ندارن ، که بخوان به ارث بگذارن!!! اما من و بابا جونت یک گنجی پیدا کردیم که هر چقدر براش خرج می کنیم ده ها هزار برابرش به زندگیمون بر میگرده ! گنجی که تمومی نداره و تا آخرین لحظات زندگیمون، تو خوشی ها و سختی ها و مشکلات به دادمون می رسه و نجاتمون میده!

گنجی به نام " دعای پدر و مادر"

نازنینم فکر نکنی که این سرمایه کمیه، فکر نکنی تموم شدنیه، فکر نکنی ...

می خوام برات بگم که من و بابا جونت از زیر صفر شروع کردیم!...

کوثر عزیزم

نازنینم دیشب یاد سرمایه های زندگی خودم و باباجونت افتادم . یاد ثروتی که دلم می خواد برای تو به ارث بگذارم! دخترم الان شاید خیلی ها با خودشون بگن اینا که ثروتی ندارن ، که بخوان به ارث بگذارن!!! اما من و بابا جونت یک گنجی پیدا کردیم که هر چقدر براش خرج می کنیم ده ها هزار برابرش به زندگیمون بر میگرده ! گنجی که تمومی نداره و تا آخرین لحظات زندگیمون، تو خوشی ها و سختی ها و مشکلات به دادمون می رسه و نجاتمون میده!

گنجی به نام " دعای پدر و مادر"

نازنینم فکر نکنی که این سرمایه کمیه، فکر نکنی تموم شدنیه، فکر نکنی ...

می خوام برات بگم که من و بابا جونت از زیر صفر شروع کردیم!...

یعنی باباجونت سرمایه اش موقع عقدمون فقط یک فوق دیپلم و یک اراده فولادین و یک دل دریایی بود.تو زمانی که همه از بیکاری دکترا می نالند باباجونت کار خوبی براش فراهم شد و با همون پشت و کار و ارادش تونست مراسم عروسی آبرومندی برای مامانت بگیره و بعد از یک سال و هفت ماه بریم سر خونه زندگیمون . سال دوم زندگیمون زیر یک سقف شما هم به جمع ما اضافه شدی و یک وسیله هم به برکت وجود تو فراهم شد تو این سه سال من و باباجونت لیسانسمون رو هم گرفتیم و همین چند ماه پیش هم سه نفری به سفر مکه رفتیم ( حتما خاطراتش رو برات خواهم نوشت) .

می خوام بگم نعمت هایی که امروز دارم همش از وجود اون سرمایه ایست که در بالا برات گفتم . گنجی که تمام سرمایه های مادی و معنوی امروز من و باباجونت بخاطر وجود اون گنجه.

دعای پدر و مادر

عزیز دلم هر چقدر برات از این گنج حرف بزنم کمه!

نازنینم، دنیا خیلی بالا و پایین داره ، خیلی وقت ها ، خیلی جاها من و باباجونت کم آوردیم اما دعای پدر و مادر هامون ، زندگی ما رو ،دوباره زنده کرد. یک وقت فکر نکنی که منظورم کمک مادی پدر و مادر است. نه عزیزم ، پدر و مادر خودشون گنج اند! اونقدر بزرگ اند و عزیز که خدا توی قران در کنار پرستش خودش احسان به پدر و مادر رو آورده،

وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا

ترجمه مشکینی
و پروردگارت حكم قطعى كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر (خود) نيكى كنيد حال اگر در نزد تو يكى از آن دو يا هر دو به كهنسالى رسند (در مقابل زحمات يا خشونت‏هاى آنها اظهار ناراحتى مكن حتى) به آنان افّ مگو و بر آنها فرياد مزن و سخن درشت مگو و با آنان سخنى كريمانه بگوى

یک جایی در تفسیر این آیه خوندم که : احسان نکردن به پدر و مادر مساوی ست با شرک به خدا!

یعنی همون قدر که شرک مخرب و خانه برندازه ، کوتاهی در حق پدر و مادر . همون قدر که شرک ذلت در دنیا و آخرت میاره ، احسان نکردن در حق پدر و مادر.

خدا تو این آیه نگفته که اگر پدر و مادر کمک کردند ، اگر پدر و مادر خوب بودند، اگر پدر و مادر خوبی کردند... تو احسان کن ! می گه احسان کردن به پدر و مادر بی هیچ قید و شرطی!

عزیزم در بی احترامی به پدر و مادر اگر کاری کوچکتر از اوف گفتن بود خدا حتما اون کار رو می گفت. می بینی چقدر پدر و مادر بزرگند...

نور چشمم

این ها رو نمی گم که به من نیکی کنی یا... نه عزیزم هنوز خودم نتونستم حق این ثروت رو به جا بیارم . می خوام بگم مادر اگر بی مهری هم ببینه بخاطر مهر مادری هیچ وقت نفرین نمی کنه ، حتی اگه نفرین کنه به زبونه و در دل دعا می کنه برای بی اثری نفرینش!

اما پدر رو دریاب ! میوه دلم

بترس از این حدیث که پیامبر فرمودند: از نفرین پدر بپرهیزید که آن از شمشیر تیز تر و برنده تر است.

حتی اگر روزی باباجونت در حقت ظلمی کرد باز هم تو به پاش بیفت و بهش بگو که چقدر دوستش داری و چقدر وجودش برات مهمه و عزیز . مدام خدمتش رو بکن بی هیچ قید و شرطی! بی هیچ قید و شرطی!

عزیزم اینها اغراق نیست چون حرف من نیست. حرف خداوندی است که رموز تمام این دنیا در دست اوست . نمی دونم چه رازی رو در وجود پدر و مادر قرار داده که اینقدر وجودشون مایه برکت و رحمت است. باور کن اگر روم می شد روزی هزار بار دست و پای مادر و پدرم رو می بوسیدم تا از خطاهایم که همه از روی جهل بوده بگذرند...

به پدرت خدمت کن و احترامش رو از من هم بیشتر حفظ کن که پدر دلش دیر می شکنه اما اگر بشکنه...

نمی دونم عزیزم چقدر تونستم نشونی این گنج رو درست بهت بدم؟

آره باورش سخته که خدا چنین سرمایه عظیمی تو این دنیا در اختیار ما قرار داده و چقدر ما بی توجهیم... و فقط خدا می دونه که در یوم الحسرت چقدر حسرت استفاده نکردن از این گنج ها رو خواهیم خورد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)